رنگها تو طراحی، مثل صدای موسیقی هستن؛ بدون صدا ولی پر از احساس
اولین باری که متوجه شدم رنگها چقدر میتونن روی حس و حال مخاطب تاثیر بذارن، خیلی برام جذاب بود. مثلاً چطور یه رنگ قرمز میتونه هیجان و انرژی منتقل کنه و یه رنگ آبی آرامش و اعتماد؟ اینجاست که فهمیدم رنگها فقط تزئین نیستن، بلکه زبان جداگانهای هستن.
چجوری رنگها رو تو طراحی استفاده میکنم؟
- اول از همه باید بدونم هدف طراحی چیه و مخاطب کیه. مثلا اگه طراحی برای یه برند بچگانه است، رنگهای شاد و روشن انتخاب میکنم.
- روانشناسی رنگها رو یاد گرفتم؛ هر رنگ یه حس خاصی داره. قرمز برای جلب توجه، آبی برای ایجاد حس اعتماد، زرد برای انرژی و شادی، سبز برای حس تازگی و طبیعت.
- ترکیب رنگها باید متناسب و هماهنگ باشه؛ یعنی یه رنگ اصلی و چند رنگ مکمل که همدیگه رو تقویت کنن. کنتراست و تعادل رنگها باعث میشه طراحی چشمنواز باشه.
- به رنگبندی برند هم خیلی توجه میکنم، چون باید حس یکپارچگی و ثبات به مخاطب بده.
یک بار یادمه یه پروژه داشتم که مشتری میخواست طرحش خیلی رسمی باشه ولی رنگها خیلی شاد بودن. کلی بحث کردیم تا تونستم بفهممش و رنگها رو تنظیم کنم تا هم رسمی بمونه هم جذاب.
نکته مهم:
رنگها فقط ظاهر نیستن، یک زبان کاملاً مستقل هستن که اگر درست استفاده بشن، حتی بدون کلمات میتونن پیام رو منتقل کنن.